برشی از کتاب «هوشنگ» | شهید «بهشتی» را خواب دیدم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، کتاب هوشنگ، مجموعه خاطرات جانباز سرافراز «عمران ثقفی»، به کوشش حسن شکیبزاده در ۱۸۴ صفحه و در اول ۱۳۹۷ چاپ خود را تجربه میکند. این کتاب با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه توسط رویای آبی به عنوان ناشر برای علاقهمندان مهیا شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «علیاکبر دوستم علاقه زیادی به شهید بهشتی داشت. همه کتابها و جزوههای او را میخواند و در روز شهادت شهید بهشتی به سختی روی پاهایش میایستاد. علیاکبر گفت شهید بهشتی را خواب دیدم که لباس قرمز بر تن داشت و چند نفر او را دوره کرده بودند، ولی من جلو رفتم و از او سؤالی در مورد کتاب جهان از خداست، خدا از کجاست؟ که ما میدانستیم از نوشتههای شهید بهشتی است پرسیدم و او هم به من جواب داد. به شوخی به او گفتم پس حتماً شهید میشوی و با این گفته من، همه ساکت شدند.
علیاکبر پس از کمی تفکر رو به هوشنگ کرد و از او پرسید آیا حوریان بهشتی بچهدار هم میشوند همه از این سؤال او به خنده افتادیم. یکی گفت از الان به فکر خورد و خوراکشان نباش؛ چرا که خدا بزرگ است و همه دوباره خندیدیم ولی علیاکبر خیلی جدی گفت برای این پرسیدم، چون من بچه را خیلی دوست دارم دوباره همه خندیدیم و هر کسی متلکی به علیاکبر گفت ولی علیاکبر همچنان ساکت و متفکر بود.
در آخر من به او گفتم خدا روزی رسان است و بچههای تو در آن دنیا گرسنه نمیمانند، اما اگر حقیقتش را بخواهید از حالت علیاکبر و خوابی که دیده بود ته دل همه ما خالی شد و احساس کردیم که علیاکبر هم جزو کسانی است که بهزودی از دست خواهیم داد. ولی با تقدیر خدا نمیتوان جنگید و ما نمیتوانستیم به علیاکبر بگوییم، چون این خواب را دیدهای پس به قزوین برگرد و این خواب شاید نشانهای بود تا ما قدر او را بهتر بدانیم ...»